گرچه رفتی و دگر دورم ز تو لیك گویم درد جان خود به تو كیسه ای بردوش بود ازمعصیت آمدم بی آبرو ، بی حیثیت گفتم این را از من نادان بگیر ای خدا این آبرو از من مگیر گفتی ای عبد گنهكار خدا باز هم از راه خود گشتی جدا تو امید قلب مهدی بوده ای یار مهدی عشق مهدی بوده ای قلب زهرا از گناه تو شكست همچومیخ در به پهلویش نشست فرق تو با آن بدان كوفه چیست؟ كوفیان بی حیا و پست چیست؟ كوفیان فرق علی بشكسته اند عهد با فرزند او بگسسته اند دخت حیدر را اسارت برده اند سر به پ
درباره این سایت