راستش خیلی دوست داشتم می تونستم بدرد خیلی ها بخورم ولی انقدر ها ادم بدرد بخوری از اب درنیامدم . ادم بدرد نخوری هم نیستم ولی در محموع قسمت بدرد نخوری ام می چربه . همین طوری برای خودم ولم . معتقدم زندگی یک نوع ولنگاری است . خیلی وقتا باید نسبت بهش بی تفاوت باشی . قبلا دست به سرزنش خودم خوب بود ولی حالا دیگه به کار خودم کاری ندارم حتی بیشتر خودم را می پرستم . معتقد شده ام لذتها توسط بدن باید احساس شوند لذا سعی می کنم خودم را در مسیر لذت ها قرار بدم .
درباره این سایت