داستانی از نوشته های خودم

می نویسم همه درونم رو جایی که وقتی میدونم فقط خودم می خونم بدون این که دقت داشته باشم چی می نویسم تمام حرفها ، خاطره ها ، داستان ها ، روزنوشت ها ، بعد با یه بررسی از نوشته هام اصل مهمی رو درمی یابم که در قالب یه خط یا دو خط توی این وب نوشته میشه و بیشتر وقتها فقط خودم متوجه میشم . گاهی یک خط نتیجه چند خطوط .

ازون شب هايیه که محتاجم به خواب. منتها نه به خواب خودم. به خواب بچه ها. محتاجم که بخوابن تا کمی خودم باشم و خودم. کنار خودم دراز بکشم . موهاي خودمو نوازش کنم. واسه خودم یه موزیک پلی کنم و هندزفری رو بزارم رو گوشم و از گرمی دستای خودم که می خوره به گوشم قلقلکم بشه و چشم هام رو ببندم و باز کنم و اگر سر خورد نمی با دست خودم پاکش کنم و بگم به خودم حالت خوب میشه یه روز. یه شب. ازون شب هايیه که محتاجم به خودم.

من یک از خود راضیم ????
خب دیگران هم باعث شدن من یک از خود راضی تر باشم و همینطور از کار هاي خود ????
به نظرم از پس کارام بر میام و هر کاری در هر جهتی که انجام میدم با نظر خودم بوده و بهترین تصمیم در اون و همه اینا رو خودم درک میکنم  . 
و هیچ وقت خودمو سر زنش نمیکنم بابت تصمیم اون لحظه ام چون به خودم مربوطه و خودم برا خودم ارزش قائلم و خودم میدونم اون لحظه چی برای من لازمه 

" من آنقدر خسته ام که دیگر نه نای رفتن دارم و نه طاقتماندنبا هرکه در اطراف من پرسه می زند دوستی میکنم ، مرا می شکند ، قلبم را ، احساسم را و حتی حرمتهاي بینمان راخسته ام از این داستان زندگی که در آن فرصت و تنهافرصت معنای خود را پیدا می کنداین چه داستاني ست که همه در فکر از دست ندادن فرصت ها هستند!به راستی که درست می گویند: " مشکل آدمها از زمانی شروع شد که نگاه آدم به آدم ، نگاه فرصت به فرصت شد " #دل نوشته خودم

گاهی دوست دارم دست ببرم در سرمهمه را بیرون کنمخودم را با خودم تنها بگذارم خودم شروع کند به دوست داشتن خودم خودم شروع کند به راه رفتن با خودم خودم، خودم را در آغوش بگیرد بعد بروم گوشه ای بنشینم سخت گریه کنمبرای خودم که سالها تنها گذاشته بودمش

از خودم بدم میآمد, تا ابد خودم را نمیبخشم! چقدر امروز سعی کردم گریه نکنم و محکم باشم! حتی با اینکه دلم برای گرفتن دستهاش بال میزد دستهايم را کنار میکشیدم. با تمام وجودم میخواستم بغلش کنم اما از نزدیک شدن به او فاصله میگرفتم. نفرتی عجیب از خودم در قلبم دارد, وقتی بجای پاک کردن اشکهايش از خجالت به زمین نگاه میکردم. از اینهمه عشقی که در نگاهش بود میترسیدم به چشمهايش نگاه کنم. دخترم, کوچولوی عزیزم! ما برای همیشه تنها شدیم, من و تو فقط در همین نوشته‌�

سه سال بود با هم زندگی می‌کردیم و او اصلا احساساتی نبود. من در حال پختن شام بودم که از پنجره بیرون را نگاه کردم و دیدم روی زمین با گل رز نوشته شده «مری، دوستت دارم» من برای دختری که این پیام برایش نوشته شده خوشحال شدم و بعد فهمیدم خودم هم مری هستم. با خودم فکر کردم «یعنی کار اوست؟» درست همان لحظه پیام داد: «کمی گوشت .داستان عاشقانه

آفتاب که غروب می کند از خودم می پرسم ، امروز دل کسی را نشکستم؟ رفتارم با همسرم چطور بود؟ کجا مقصر بودم و باید دلجویی کنم. همه اینها باعث ارامشم می شود. دلم خوش می شود که با خودم رو راست بودم. اگر فردا زنده نبودم چی ؟ افسوس کدام کار نکرده ام را می خورم. شاید همه این ها را می نویسم و خودم را با خودم و خدای خوبم مشغول میکنم، که از یادم برود بدی هاي دیگران را. یاد غم و تنهايی ازارم ندهد. اصلا گاهی به خودم میگویم : بس کن.

* بعد از آن سه روز مرگ‌آور که ضجه زدم که رهايم نکنید به حال خودم، خیلی از جنبه‌هاي زندگی‌ام تحت تاثیر قرار گرفت . ظاهرم را آرام نگه داشته‌ام اما فقط خودم می‌دانم در چه تاریکی عمیقی دارم دست و پا می‌زنم .‌ بعد از آن سه روز پشت سر هم دروغ گفتم . به همه . مطلقا به همه . کار دیگری از دستم برنمی‌آمد . با خودم کنار آمدم که ته‌اش یک سگ گَرگرفته و ولم که باید رها شوم به حال خودم در تاریکی‌ای که می‌ترساندم .

دوس ندارم وقتی حالم بده بیام اینجا. ولی جز اینجا جایی نیس که خودمو خالی کنم.اصلا انگار کسی نیس حرفامو گوش کنه.خیلی خسته شدم کاش میشد برم جایی که هیشکی نباشه خودم باشم و خودم و خودم خودم و خودم و خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا هیچوقت نمیخوام ناامید بشم ولی کاری میکنن امیدمو به ادامه زندگی از دست بدم خیلی دارم اذیت میشم

با اینکه این وبلاگ برای مخاطب خاص یا اصلا هر مخاطبی نوشته نمیشه و فقط و فقط بخاطر خودم مینویسم اما مخاطب هايی که میان اینجا رو پیگیری میکنم بر حسب کنجکاوی و نظارت داشتن اینکه این سه روز بازدید وبلاگ یهو 3 برابر شده اما بازدید کننده تقریبا همون تعداده فقط یه چیزو نشون میده :) نمیدونم براش جالب هست خوندن مطالب قدیمی که چندین ساله نوشتم . خیلی وقته خودم به گذشته سر نزدم و نخوندم . هرچند . تمامش و از برم درسته اینجا برای مخاطبی نوشته نمیشه ، اما ا�

این مطلب از وب سایت دانلود آهنگ جدید | اس موزیک به صورت رپ انتشار گردید است.
آهنگ رضا یزدانی تو خودم میسوزم دانلود آهنگ رضا یزدانی تو خودم میسوزم با کیفیت بالا 320 و 128 Download Music Reza Yazdani Too Khodam Misoozam بزودی…
نوشته دانلود آهنگ رضا یزدانی تو خودم میسوزم اولین بار در وبسایت اس موزیک پدیدار شد.
مجله سرگرمی تفریحی تازه ترین

کاش حالا که پاییز دوباره سر و کله اش پیدا شده این دل من حالش خوش می شد.ولی شاید هیچ وقت دلم خوش نشود. روزها و شبهاي عمرم با شنیدن دردناک ترین حرفها دارند می گذرند.نگاه به اطرافم میکنم و خودم را بین آدمایی می بینم که دوستشون دارم ولی اونها .بیخیال اونها میشوم .خودم ،خودم را بغل میکنم و نازش میکنم. من بلدم خودم را آرام کنم.خودم که همیشه دلش گرفته و به زور تن بی جانش را تحمل می کند .این خودی که همیشه غمگین و خسته است.

Song Of Too Khodam Misoozam From Reza Yazdani دانلود آهنگ جدید رضا یزدانی با نام تو خودم میسوزم ترانه سرا : نیما پوتی      آهنگسازی و تنظیمز: اسحاق اسدبیگی آهنگ تیتراژ میانی سریال از یادها رفته جهت دانلود آهنگ تو خودم میسوزم از رضا یزدانی با کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ و مشاهده متن این […]
نوشته دانلود آهنگ جدید رضا یزدانی با نام تو خودم میسوزم اولین بار در بزرگترین سایت دانلود آهنگ جدید - نکست وان پدیدار شد.
دانلود

_ ماندم تو احساس مرا جدی نمیگیری یا من شبیه کوه برفی سرد و سنگینم _ دلم رخشو میخواد. . . ولی ن اینجا. . .ی جایی مثل پلاژی ک ۱۳ ب درا میرفتیم. . .شاید از اولین کارایی ک با حقوقم میکنم اینه ک ی رخش میخرم برا خودم و اسمشو میذارم دولدول. . . _ هنوز برا گوشیم گارد نخریدم. . .از اونجایی ک کلا کسی ب روی مبارکش نمیاره فکر کنم اینم نوشته شه ب پای خودم. . . _ نمیدونم ک اسم بابا بیفته یا ن خوبه یا بد. . . _ حوصلم پکیده _ از اون روزای مزخرفه که نیاز مبرمی ب ترانه

دانلود آهنگ رضا یزدانی تو خودم میسوزم ترانه و آهنگ بسیار زیبا و شنیدنی تو خودم میسوزم از رضایزدانی با دو کیفیت اورجینال 128 و 320 و لینک مستقیم و پر سرعت به همراه تکست و متن آهنگ + پخش آنلاین از سایت تابا موزیک این آهنگ تیتراژ میانی قسمت هفتم سریال از یادها رفته […]
نوشته دانلود آهنگ رضا یزدانی تو خودم میسوزم اولین بار در دانلود آهنگ جدید - تابا موزیک. پدیدار شد.
منبع: تابا موزیک
مجله تفریحی سرگرمی تیک و پیک

راستش خیلی دوست داشتم می تونستم بدرد خیلی ها بخورم ولی انقدر ها ادم بدرد بخوری از اب درنیامدم . ادم بدرد نخوری هم نیستم ولی در محموع قسمت بدرد نخوری ام می چربه . همین طوری برای خودم ولم . معتقدم زندگی یک نوع ولنگاری است . خیلی وقتا باید نسبت بهش بی تفاوت باشی . قبلا دست به سرزنش خودم خوب بود ولی حالا دیگه به کار خودم کاری ندارم حتی بیشتر خودم را می پرستم . معتقد شده ام لذتها توسط بدن باید احساس شوند لذا سعی می کنم خودم را در مسیر لذت ها قرار بدم .

* جهانِ‌ هستی کسی را به من بدهکار است که بگوید: هی! من این‌جایم، حالا تا هر وقت که خواستی گریه کن . *خودم را از همه چیز جدا کرده‌ام و روحم را حبس کرده‌ام در قلبِ ماهیِ کوچکی زیرِ آبها . * مذبوحانه به دنبال نقطه‌ی اشتراکی بین خودم و جهانِ بیرون از خودم می‌گردم و هربار سرخورده‌تر از قبل به قلبِ تاریکِ خودم بازمی‌گردم . * قلبم، هزار و یک شب است .

سال نو شد ولی من همونم که بودم. تازه فکر کنم پس رفت هم کرده ام. همه اش آدم ها و منظور شون رو‌ نمیفهمم. خودم رو از همه بیشتر نمیفهمم. امروز تو اینستاگرام یک جمله از دکتر هولاکویی نوشته بود، که اگر آدم مغزش نظم نداشته باشه خیلی بدبخته. دیدم اوه! مثل اینکه خدا بخواد به یک گروه اجتماعی تعلق پیدا کردم! گروه مغز نامنظم ها !لامصب این زندگی چرا هرچی میره جلوتر سفت تر میشه؟ فکر میکنم به نادرست بهش دیفنوکسیلات داده آن دیگه از اسهال الان به یبوست رسیده.این

گاهی یه نوشته توی وب دوستان  درون من وروحم رو به نوشتن وا میداره  اینه احتمال داره در کامنتی برای دوستان در باره خودمروحم خاطراتم بنویسمنوشته هايی که جرقه ش خوندن پستی از مطالب دوستان اشنا وغیر آشنا هستش این کامنت ها رو مجددا بصورت پست توی وب خودم میذارممثل:. با خودم قدم می زنم درون اطاقم دلتنگمبی تابمناخودآگاه دستم سمت گوشی تلفن میروداهخدای منآامیر گرفته ام؟شماره را به سختی از میان نوشته هاي قدیمی پدا  میکنمخاموش استت�

پنج کتاب لمس بام دنیا» نوشته اریک واینمایر و ترجمه خباز بهشتی؛ من امام رضا(ع) را دوست دارم» نوشته غلامرضا حیدری ابهری؛ نامش محمد(ص) بود» نوشته سیدمهدی آیت اللهی؛ ستون ۱۴۵۳» نوشته مسلم ناصری و مردی به رنگ پرتقال: زندگینامه‌ی داستاني شهید سیدموسی نامجو» نوشته عزت‌الله الوندی آثار ارائه شده در بسته پیشنهادی نهاد کتابخانه‌هاي عمومی کشور در قالب طرح کتاب‌خوان مهرماه ۱۳۹۹ برای علاقه‌مندان به کتاب و کتابخوانی هستند.

امروز بعد از مدتها رفتم انقلاب برای خودم هدیه خریدم. کتاب دو جلدی صد سال داستان نویسی ایران» نوشته حسین میرعابدینی. گمان کنم کتاب جامع و مفیدی باشد. به هر رو خوشحالم از این خرید. چون دیر یا زود برای مطالعات ادبی ام بهش نیاز خواهم داشت. کتاب حدود ۱۵۰۰ صفحه است. ولی هروقت که خواندنش تمام شد نظرم را درباره اش همینجا خواهم نوشت. تا ببینم چه می شود.

دانلود آهنگ رضا یزدانی بنام تو خودم میسوزم (تو خودم میسوزم وقتی نیستی پیشم) Download Music Reza Yazdani - to khodam misoozam (♛) With Text And Direct Links In tibamusic دانلود آهنگ جدید تو خودم میسوزم (تو خودم میسوزم وقتی نیستی پیشم) با صدای رضا یزدانی با لینک مستقیم و رایگان از سایت تیبا موزیک دانلود آهنگ دیس لاو جدید با صدای زیبای رضا یزدانی تو خودم میسوزم با دو کیفیت mp3 128 و mp3 320 برای شما دوستاران دیس لاو موزیک آماده دانلود می باشد که با مراجعه به ادامه مطلب آهنگ تو خودم میسوزم از

در پس معرکه ای نشسته ام از جهاد خودم با خودم. خودم شکست خوردم. و خودم پیروز شدم. کدام خود را دوست تر میداشتم نمیدانم. اما مهم هم نیست. گذر کرد و نیست. باید ادامه داد و با جنگاور ترین ظاهر و باطن ممکن زیست. باید بیرزد. اما فقط احتمال است. که میداند که چه پیش میآید. اما چیزی در سرم، چیزی در دلم. میگوید که من آنم که می ایستم در انتها. و نظاره میکنم. نمیدانم. این چیست. این چیست.

امروز رفتم خرید. از شروع كرونا، نود درصدِ خریداى خونه رو تنها رفته ام. به این دلیلِ ساده كه صرفن و طبعن به خودم اعتماد بیشترى دارم تا به كیانوش كه ممکنه بره قاطى آدما بشه و برامون ویروس سوغاتى بیاره :دى به این ترتیب به خیال خودم احتمال دریافت مریضى رو تا پنجاه درصد كمتر كرده ام. القصه. اجناسى كه خریدم خیلى بیشتر از اون چیزى شد كه نقشه ش رو داشتم و براش لیست نوشته بودم و توى ذهنم تكرارشون میکردم كه از یادم نرن.

میشه گفت از استارت کار هاي نظامم شروع شد و اینکه دیدم خارج از فعالیت هاي شرکت چه راحت پول دراووردم.تو روزهاي عید یاد اووردم، این فیلم در جست و جوی خوشبختی چقدر دوست داشتنی بود.موقع دانلود، دیدم داستاني بود واقعی و اقتباسی از زندگی یک فرد پولدار و موفقعلاقه ام بیشتر شد و با ولع خاصی دیدمبعد از اون دنبال لیستی رفتم از فیلم هاي این سبکی.و دیشب هم که پس از مدت ها، یه کوچولو حس کتاب خوندن رو تو خودم دیدم، باز هوس کردم کتابی که مدیرعاملمون درباره مد

دانلود آهنگ جدید امید جهان به نام فقط خودم فقط خودت امید جهان – فقط خودم فقط خودت Download Omid Jahan – Faghat Khodam Faghat Khodet دانلود آهنگ جدید فقط خودم فقط خودت از امید جهان با کیفیت MP3 320 , MP3 128
نوشته دانلود آهنگ امید جهان به نام فقط خودم فقط خودت اولین بار در Teh-Music. پدیدار شد.
دانلود سریال ایرانی

دیشب چه شبی بودچقدر فشار و اعصاب خوردی داشتم و دارمچرا اجازه دادم که تو این شرایط قرار بگیرم که نتونم خودم واسه خودم تصمیم بگیرم و زندگی کنمدوم اسفند نود و هفت ! من یک نفر رو کشتم؟این رو باید با خودم همیشه تکرار کنخودم رو هم کشتمدیگه چیزی نیست که بخوام در موردش فکر کنمرهايش مطلق؟با این مشکلات؟واقعا من دنبال این آرامش بودم؟یعنی تنهايی اینقدر تاوان داره؟و جالب اینجاست که تبعاتش هنوز هست و حالا حالا باید درگیرش باشمدرگیر مشکلی که خودم درستش ک

بنظر خودم هم حیف این موهاي سیاه خودم که رنگشون کنم!یه بار رنگ کردم با اینکه میومد بهم اما در کل هیچی موی مشکی پرکلاغی خودم نمیشه.در نتیجه تنها تغییری که مبتونم برای عید امسال داشته باشم مرتب کردن ابروهام و یکم کوتاه کردن موهامه.

یکی از سرگرمی هاي مفیدم اینه که الان هرماهی که هست میرم تو آرشیو وبلاگم و پست هاي اون ماه در سال هاي مختلف رو میخونم. موقع خوندن پست ها میخندم، گریه میکنم، خوشحال میشم برای خودم، دلم برای خودم میسوزه. این داستان هر ماه ادامه داره و عالمی دارم برای خودم

سلام. حالم خوب نیست. خسته ام و ناامید.از عالم و آدم. و بیشتر از همه از خودم. از خودم که نمیدونم چی میگم و چرا میگم حتی. از خودم که نمیدونم تو زندگیم چه غلطی باید بکنم دیگر حوصله ی بازی دادن و به بازی گرفته شدن هم نداریم جانی در این بدن نیست. لطفا اگر من را میشناسید دیگر از من سراغی نگیرید. من را به حال خودم رها کنید که نه دیگر جایی برای خون دل خوردن دارم و نه دیگر این دل از این خون تر می شود.

دیگه آسمون آبی نیست برگ گلام سبز نیست میخوام آیینه امو پاک کنم نوشته هاي روش دهن کجی میکنن بهم خرسی میخنده و عسل یکمی چپکی نیگام میکنه براش چشم غره میرم و میگم تو دیگه شروع نکن امروز عروسکام رسیدن. . . طبیعتا خودم باید تحویلشون میگرفتم ولی هم امروز فقط تا پیش در رفتم هم ۵ش فقط تا دم پله من ذوق داشتم برا گرفتنشون. . . کاش میشد خودم تحویل بگیرمشون. . . احتمالا کلاس خیاطی رو کنسلش کنم شایدم ن نمیدونم باید ببینم چطور پیش میره ‌خوابم میاد کاش میشد ۱۰ ر�

کسی نوشته بود قلم خوبی دارم قبلتر هم یادمه یه نفر دیگه این حرف رو زده بود چیزی که خودم اصلا متوجهش نمیشم یادمه بچه بودم تنها درسی که توش خوب بودم انشا بود البته نه در حد عالی ولی خب بیشترین نمره رو میگیرفتم خیلی قبلتر از اینکه اینجا رو بسازم و فکرم رو خالی کنم به این فکر میکردم که کتاب داستان کودک بنویسم توی ۱۶ ، ۱۷ سالگی مثلا اون موقع نه گوشی ها انقد پیشرفته بود و نه این برنامه هاي مختلف مثل اینستاگرام و اینا بود واسه ی همین با خودم گفتم چه فکر

از خودم خیلی بدم اومد زمانی که دوباره اون کار رو کردم واقعا یه روز جهنمی و تخمی بود از خودم بدم اومد اون روز واقعا حس نفرت از خودم داشتم من دیگه نمیخووام این کار رو تکرار کنم من جلوی این کار رو میگیرم برای این کار دیگه نمیذارم منو وسوسه کنه واسه ی هر چیزی

* تنهايی دارد در قلبم بال بال می‌زد . * به تنهايی‌ام که فکر می‌کنم، به اندوهم که تمام تنم را فراگرفته که نگاه می‌کنم دلم می‌خواهد اندازه‌ی تمام رودخانه‌ها بگریم . * هیچ‌کس نیست که با او از خودم حرف بزنم . از خودم که دارم سقوط می‌کنم . * امیدی به هیچ‌چیز و هیچ‌کس ندارم . می‌خواهم این‌قدر در این تاریکی بمانم تا خودم شبیه تاریکی شوم .

دلم به اندازه ی یک پاییز تنگ ِ خودم شده. گرچه بودم! اما آنقدر شدید که خودم را حس نمی کردم. مثل ِ یک تصویر زوم شده آن قدر زوم کرده بودم روی خودم که نمی فهمیدم منم و فقط آن نقطه، آن نقطه ی مبهم از خودم را می دیدم و نمی فهمیدم کجای من است. باید دورتر می شدم تا جای آن نقطه و من پیدا می شدیم. اما از آن جهت که پیش از آن، خیلی خیلی خیلی زیااااد دور از خودم بودم و من فقط یک نقطه، یک نقطه ی مبهم بود در آن همه دورها! برای جبران ِ آن دوری، نزدیکی ام را از اندازه گذ