سفرنامه روایت طنز روزگار یک خبرنگار قسمت پنجم روز ششم هم برای خرید سوغاتی اختصاص دادم،از بازار امام رضا کیف و کفش گُل منگولی و روسری بختیاری و چند تا چیز دیگه برای خودم خریدم، البته یک تسبیح سفید خیلی زیبا هم به نام مادرم ولی به کام خودم خریدم! همچنین ادویه سوغات مشهد هم خریدم،( این هم بگویم که با همین ادویه در ارومیه جوجه کباب پختم ولی مزه مورچه خوار می داد البته گاهی هم مزه مورچه بالغ!) یکی از همکارانم عنبه سفارش داده بود، که در امتداد هتل ت
درباره این سایت