به این فکرکردم که تو تموم زندگیم من فقط درگیر رویاهام بودم! هروقتی که یادم میاد یه رویا تو ذهنم بوده که شب و روزم رو باهاش میگذروندم یه چیزی که انگیزه می شد برای یه تلاش ! یه تلاش موقت من هیچ وقت به رویاهام نرسیدم هیچ کدوم از رویاهام توان واقعی شدن رو نداشتن چه بزرگترینشون و چه اون رویای کوچیک لحظه ای! همیشه یه چیزی کم و کسر بود ،میدونی چی؟! خودم! من آدم تو رویاهام نبودم خودمو زیادی بزرگمی کردم، زیادی با انگیزه و با اراده و موفق بودم ولی تو
درباره این سایت